نامه

بابا لنگ دراز عزیز

سلام عشقم

سلام امیرم

امروز داشتم خاطراتمو مرور میکردم

داشتم اسایی که وقتی بندر بودم

برام فرستادیو میخوندم

کلی خندیدم

کلی گریه کردم

کلی عاشقت شدم

کلی هم دلم برات تنگ شد

هنوزم کلی از اساتو تو گوشیم دارم

هر وقت دلم هواتو میکنه اونا رو میخونم

یادته بچه ی داداشم گوشیمو

قایم کرده بود تو شکم خرسش؟

تو چقدر نگران شده بودی ؟

فکر کردی من ازت ناراحتم

گفتی فقط بگو حالت خوبه دیگه هیچی نگو

نگرانتم

بعدش که گوشیمو پیدا کردم

سریع بهت زنگ زدم

گفتی خیلی نگران شده بودی

بعدش اس دادی :

دلم یک دنیا تنهایی میخواد

با یک عالمه تو

و تمام گوشه کنارهای آغوشت ...

بهم گفتی دلم خیلی برات تنگ شده

هر روز میرم تو وب

برام اس دادی :

نه آغوشت را

نه نوازش عاشقانه ات را

نه بوسه های شیرینت را

فقط بیا

میخواهم تا سحر به چشمان زیبایت خیره بمانم

همین کافیست برای آرامش قلب بی قرارم

تو فقط بیا . . .

یه روز اس دادی :

ترنم باران را نصار چشمانت میکنم نازنینم،

تا شبنمی شود بر سرخی گونه هایت و

داغی بوسه ام را به پیشانی ات به یادگار

میگذارم و دست نوازشم را به موهایت هدیه میکنم

که تا عمر داری مرا از خاطر نبری . . .

یه شب گفتی :

گوشه تا گوشه ی جنگل تو بخواب و نترس

شیرها خاطرشان هست که تو آهوی منی

شب بخیر آهوی من

یه بار دیگه گفتی :

گاه میتوان تمام زندگی را در آغوش گرفت

فقط کافیست تمام زندگیت

یک نفر باشد ...

بهم میگفتی :

دلم برات تنگ شده . فدای تو بشم که انقدر مهربونی .

( نامهربون شدم ؟ که از دستم ناراحتی ؟ )

بهم گفتی :

صدای قلب نیست

صدای پای توست

که شبها در سینه ام راه میرود

کافیست کمی خسته شوی

کافیست بایستی . . . !

وقتی رفته بودی اراک

برام اس دادی :

آن لحظه که فکرش را نمیکنی

کسی در دور دست ها

خاطره ی خوبیهایت را ورق میزند

بعدش اس دادی:

کاش اورژانس بغل داشتیم

زنگ میزدیم اونی که

میخواستیم میومد ...

خودمون رو مینداختیم تو بغلش

بدون فکر ، یه ذره آروم میشدیم ....

( اینو اول من برات فرستادم .

بعدش تو دوباره برام فرستادیش .

یادته خیلی دلتنگ هم بودیم . )

فرداش اس دادی :

دلم شراب میخواهد

با طعم لبهای تو...

دلم یک بغل عشق میخواهد

با لذت آغوش تو ... دلم

بی واسطه بگویم ...

دلم تو را میخواهد

با طعم دلپذیر

 نفسهای تو ... !

برات اس دادم :

چقدر حس خوبی به ادم دست میده

وقتی دلتنگشی این اس برات بیاد :

دنیای منی تو عشقم

مگه نه ؟؟؟

بلافاصله تو برام اس دادی :

دنیای منی تو عشقم .

یادته برام اس انواع ب .... فرستادیو گفتی کدومشو

دوست داری ؟و ..........

بعدش کلی با هم اس بازی کردیم

همشو دارم ولی یه رازه بین منو تو

یادته قرار بود عکستو برام ایمیل کنی هی نمیشد

یه شب گفتی باید ب... کنی تا بفرستم

انقدر برات ب... فرستادم که خودت گفتی

تسلیم تسلیم ! باشه برات میفرستم

بهم گفتی دارم بستنی میخورم خیلی خوشمزه س

گفتم منم دلم میخواد .

گفتی : فدای تو . اومدی اینجا با هم میخوریم .

بهم گفتی من تو رو خیلی دوست دارم تو عزیز دلمی

گفتی برام سیب خریدی یه سیب قرمز با یه گاز روش

( من سیبمو میخوام )

گفتی دلم میخواد محکم بغلت کنم

انقدر فشارت بدم که با هم بشیم یکی

یادته وقتی پروازم کنسل شد چقدر ناراحت شدیم ؟

یادته حسابی هواپیما رو نفرین کردیو گفتی :

الهی چرخاش پنچر بشه

بهم گفتی زود بیا دیگه

رفتی لب بندر کنگر خوردی لنگر انداختی

اگه نیای الهی نهنگ بخوردت

یادته داستان اون زن و مرد رو برام گفتی که

شب سال نو برای هم چطوری هدیه گرفتن ؟

من از دوری تو ناراحت بودم

که بهم گفتی :

فرقی نمی کند

بگویم و بدانی

یا

نگویم و ندانی

فاصله دورت نمیکند وقتی در خوب ترین جای

اندیشه ام جای داری

یادته تو بندر یکی مزاحمم شده بود

ترسیده بودم

بهت گفتم خیلی ناراحت شدی

بهم گفتی :

زود بر میگردیا . فردا دیگه نرو بیرون .

پس فرداش هم بلیط داشتم

اومدم پیشت .


خوندی همشو

اینا همه نشون میده که

تو منو دوست داریو

من بیخودی حساس شده بودم

بیخودی انقدر اذیتت کردم .

 

یه چیزی رو میدونی

همش با خودم میگم

کاش نرفته بودم بندرعباس

کاش پیشت میموندم

انگار رفتنه من و فاصله افتادن بینمون

زیاد خوب نبود

عشقم ، من بهت احتیاج دارم

خودم فهمیدم چرا  از دستم ناراحتی

میدونم حرفام و رفتارام خوب نبوده

بهت حق میدم از دستم ناراحت باشی

و این رو هم میدونم که

دوستم داری

پس بعد از اینکه اینا رو خوندی

منو ببخش و بهم اس بده

قول میدم دیگه دختر خوبی باشم

میشم همون جودی همیشگیت

که دلت براش تنگ شده بود

میشم همون آهوی تو

تو هم بشو همون شیر من .